بسیاری از مردم نمیخواهند دربارهٔ خاستگاه غذایشان چیزی بدانند. وگنیسم مردم را به فکر کردن وامیدارد. کرول آدامز به این عملکرد وگنیسم تحت عنوان «مرجع و مصداق غایب» اشاره میکند: یعنی وگنها بر سر میزی که مردم لاشهٔ حیوانات را میخورند، عملاً نقش «نمایندهٔ» حیوانات را ایفا میکنند. این به یاد مردم میآورد که دارند کسی را میخورند، نه چیزی را، و این خشونت بهخاطر بشقاب شام و در ابعادی واقعی و شخصی اتفاق میافتد. از آنجا که غذا چیزی بیش از خوراک ساده است، و از آنجا که غذا به اشکال پیچیدهای به فرهنگ، عواطف و زندگیهای ما مربوط میشود، نباید اهمیت نمادین ایفای نقش «مصداق غایب» را دستکم گرفت؛ حضور یک وگن بهعنوان نمایندهٔ حیواناتِ بهقتلرسیده تاثیری گستردهتر از آنچه فکر میکنیم دارد. وگنها بیآنکه حتی حرفی بزنند، با بازی کردن نقش آن مصداق غایب، با موضع گرفتن و با تبری جُستن از محصولات خشونت و بهرهکشی که دیگران به آنها تن میدهند، از دیگران میخواهند انتخابهایشان را بازبینی کنند. وگنیسم این باور گونهپرستانه را رد میکند که حیوانات به ما تعلق دارند و مختاریم که از آنها بهعنوان غذا، لباس و برای سایر اهدافمان بهره ببریم.
منبع: اقتصاد سیاسی حقوق حیوانات ، باب تورس