داستان قطره آب وگان کننده اولین وگان
از دریا
از اسیا
طوفان
تو جیش و …
هواپیما
فاضلاب
رفت تو شکم سوسکه
سوسک دنبال
ها ها ها خندینتو اب معدنی
برگشت سر جاش
بخار ابر رفت اروپا بارید بچه خورد و وگان شد دنیا نجات پیدا کرد
کننرل
پدر نبوذ
بچه ها بهونه
پدر امد
فقط کنترل شیکه خبر
بچه ها تلاش برای کنترل
و تام جری
بچه ها شکست خردن
کنترل اعصابش داغون
گفتش خود مختار کنم
پدر دید همش کارتن
باب اسفنجی تام حجری بنجحی پلنگ صورتی
اعصابش خپزد شد زد شکمست و کوله بارو بشت و رفت
بچه ها خوشحال اومدن کنترل برداشتن اخبار اخبار
از این خبر به خبر
بیچاره شدن
ویروسی کمه از اینکه داشت همرو میکشت ناراحت بود
خلاصه خودشو برد زیر چرخ ماشین
و همه خوب شدن
مجید و قلی
یکی رباط بود ب دیگری دستور
قر میزد
رفت ب صحرا
قلی رو پا خودش مرد شد
ولی مجید بیچاره شده بود
یک کوه استوار
شیرین و فرهاد برای ازدواجحشن این کوهو داشتن میگندن
خلاصه از گوشت خواری به سنگ خواری رو اورد فرهاد
بچه دار شدن یه کوهپایه شیرین همه میومدن چایی میخوردن کوه اعصابش خورد شد اتشفشان
مرد افسرده ای
محیط سرد