تاثیر خوردن حیوانات به قتل رسیده و بودی بد عرق و بدن

107 بازدید
گیاهخوار ارشد
دنیا رو زیبا میکنم
سبک تغذیه:
میوه خوار وگان
3 سال و 10 ماه و 1 هفته و 5 روز سابقه گیاه خواری
زمان ارسال:
1402/03/09 01:10


طبق یک مطالعه تحقیقاتی که در سال 2006 انجام شد با یک مطالحه تحقیقاتی اثبات شده که افرادی که از محصولات حیوانی استفاده نمیکنند بوی عرق و بوی بدن بهتری نسبت به افراد حیوان خوار دارند.

اگر وگان شده باشید نیاز به  اتلاف وقت و خواندن این مقاله نیست، بلکه فقط کافیست از همسر بپرسید که آیا بوی بدن و عرق هایتان نسبت به دورانی که حیوانات به قتل رسیده و رنج کشیده را میخوردید تغییری کرده است ؟


خلاصه مقاله:

بوی بدن زیر بغل به صورت فردی خاص و به طور بالقوه منبعی غنی از اطلاعات در مورد تولید کننده آن است. فردیت بو تا حدی ناشی از فردیت ژنتیکی است، اما تأثیر عوامل اکولوژیکی مانند عادات غذایی منبع اصلی تغییر بو است. با این حال، ما در مورد اینکه چگونه اجزای رژیم غذایی بوی بدن ما را شکل می دهند، اطلاعات کمی داریم. در اینجا ما تأثیر مصرف گوشت قرمز را بر جذابیت بوی بدن آزمایش کردیم. ما از یک طرح آزمایشی متعادل درون موضوعی استفاده کردیم. هفده مرد اهداکننده بو به مدت 2 هفته تحت رژیم غذایی «گوشتی» و همان افراد به مدت دو هفته «غیر گوشتی» بودند و از پدهای زیر بغل برای جمع‌آوری بوی بدن در 24 ساعت پایانی رژیم استفاده می‌کردند. نمونه‌های بوی تازه از نظر دلپذیری، جذابیت، مردانگی و شدت توسط 30 زن که از داروهای ضدبارداری هورمونی استفاده نمی‌کردند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. ما همان روش را یک ماه بعد با همان اهداکنندگان بو، که هر کدام رژیم غذایی متفاوتی نسبت به قبل داشتند، تکرار کردیم. نتایج تحلیل واریانس اندازه‌گیری‌های مکرر نشان داد که بوی اهداکنندگان در رژیم غذایی بدون گوشت به طور قابل‌توجهی جذاب‌تر، خوشایندتر و با شدت کمتر ارزیابی شد. این نشان می‌دهد که مصرف گوشت قرمز تأثیر منفی بر قابل تحمل بوی بدن دارد.


داوطلبین مورد آزمایش قرار گرفته:


هفده دانشجوی پسر دانشگاه چارلز پراگ با شرکت در این مطالعه موافقت کردند. میانگین سنی آنها 22.5 سال (حداقل 19 سال، حداکثر 31 سال)، وزن بدن 75.5 کیلوگرم (حداقل 63 کیلوگرم، حداکثر 88 کیلوگرم) و قد بدن 182 سانتی متر (حداقل 171 سانتی متر، حداکثر 200 سانتی متر) بود. همه آنها غیرسیگاری بودند، هیچ بیماری پوستی یا سایر موارد را گزارش نکردند و زیر بغل خود را نتراشیدند. به داوطلبین مبلغ 2000 CZK (تقریباً 45 پوند) به عنوان دستمزد برای قدردانی از زمان و انرژی ای که گذاشتند پرداخت شد.


ارزیابان بوی داوطلبین:


با ارزیاب ها از طریق ایمیل یا ملاقات حضوری ارتباط برقرار میشد. سی و دو دانش آموز دختر (میانگین سنی 23.3 سال، حداقل 19 سال، حداکثر 32 سال) در مطالعه شرکت کردند. اما دو نفر از آنها هر دو جلسه را به پایان نرساندند و از تمام تحلیل ها حذف شدند. هیچ یک از زنان از روش‌های پیشگیری از بارداری هورمونی استفاده نمی‌کردند و همه گزارش کردند که طول چرخه قاعدگی طبیعی (25 تا 40 روز) داشتند. همچنین از آنها در مورد تاریخ شروع آخرین خونریزی قاعدگی (روز 1) سؤال شد. زنان در روزهای 9 تا 15 چرخه خود در روز آزمایش در مرحله باروری و سایرین در فازهای غیربارور چرخه قضاوت شدند. از آنجایی که آزمایش از 2 جلسه ارزیابی تشکیل شده بود، تصمیم گرفتیم جلسه دوم را 28 روز پس از جلسه اول انجام دهیم تا تأثیر احتمالی چرخه قاعدگی بر حساسیت بویایی ارزیاب ها به حداقل برسد.ارزیاب ها برای مشارکت پولی دریافت نکردند. با این حال، آنها پس از جلسه اول یک تستر عطر و بعد از جلسه دوم یک تخته شکلات 100 گرمی دریافت کردند.


روش نمونه گیری بو:


ما از یک طرح متعادل درون آزمودنی استفاده کردیم که در آن اهداکنندگان بو به طور تصادفی به یکی از 2 گروه (A، B) تقسیم شدند. اهداکنندگان بو در گروه A در جلسه اول در شرایط «گوشت» قرار داشتند، در حالی که افراد گروه B در وضعیت «غیر گوشت» قرار داشتند. گروه ها برای جلسه دوم برعکس شدند.

اهداکنندگان بو از پروتکل رژیم غذایی ما به مدت 2 هفته قبل از نمونه گیری بو پیروی کردند. همچنین از آنها خواسته شد که یک "دفترچه رژیم غذایی" داشته باشند که در آن تمام غذاهای خورده شده در طول روز و نوشیدنی های الکلی و سطح استرس، خستگی و خلق و خوی عمومی را با استفاده از مقیاس 7 درجه ای ثبت کنند. پروتکل رژیم غذایی شامل 2 مرحله بود. در مرحله اول (روزهای 1-10)، اهداکنندگان بو فهرستی از 33 وعده غذایی دریافت کردند. آنها باید هر روز حداقل یک غذای اصلی را از لیست داده شده انتخاب می کردند. پروتکل رژیم غذایی در 2 نسخه ساخته شده بود و فقط از غذاهای "گوشتی" یا "غیر گوشتی" تشکیل شده بود. غذاهای منفرد فقط در محتوای گوشت متفاوت بودند . هر شرکت کننده دستورالعمل ها و محدودیت ها را به صورت مکتوب دریافت کرد. به آنها دستور داده شد که از 

1) استفاده از عطرها، دئودورانت ها، ضد تعریق ها، پس از اصلاح و ژل های دوش خودداری کنند 

2) خوردن وعده های غذایی حاوی سیر، پیاز، فلفل، فلفل، سرکه، پنیر آبی، کلم، تربچه، محصولات شیر تخمیر شده و ماهی ترشی خودداری کنند. 

3) نوشیدن مشروبات الکلی یا استفاده از مواد مواد مخدر ممنوع بود.

4) سیگار کشیدن هم ممنوع بود

از آنجایی که این روش بسیار سخت باید برای یک دوره نسبتاً طولانی حفظ می شد، در مرحله اول (روزهای 1-10)، تخلفات غیر جدی تحمل شد (به عنوان مثال، یک 0.5 لیتر آبجو یا یک لیوان شراب).


در مرحله دوم (روزهای 11 تا 14)، تمام غذاها (3 وعده غذایی و 2 میان وعده در روز) به اهداکنندگان بو داده شد تا دقیقاً میزان دریافت غذایی آنها را کنترل کنند. اعضای گروه گوشت یک غذای گوشت قرمز 100 گرمی برای هر غذای اصلی (یعنی ناهار و شام) سرو کردند. گروه بدون گوشت دوباره فقط در غیاب گوشت متفاوت بود. برای وعده‌های غذایی خاص که برای اهداکنندگان بو سرو می‌شود. به اهداکنندگان بو یادآوری شد که از محدودیت های ارائه شده در مرحله اول خودداری کنند. برای مرحله دوم، صابون بدون عطر به آنها داده شد و از آنها خواسته شد که از فعالیت های بدنی اغراق آمیز، فعالیت جنسی و خوابیدن در یک تخت با همسر خود اجتناب کنند.



برای بررسی انطباق اهداکنندگان بو با دستورالعمل‌ها، ما به دقت «خاطرات رژیم غذایی» را بررسی کردیم. دو نفر از اهداکنندگان هنگامی که رژیم غذایی غیر گوشتی داشتند، یک بار در مرحله اول پروتکل رژیم غذایی یک غذای گوشتی داشتند. همه اهداکنندگان در رژیم غذایی گوشتی حداقل مقدار کمی گوشت در روز داشتند. اکثر افراد در طول مرحله اول پروتکل رژیم غذایی، در برخی از روزها مقدار کمی نوشیدنی الکلی (مثلاً 0.5 لیتر آبجو یا یک لیوان شراب) داشتند. دو اهداکننده در غیر گوشت و 2 اهداکننده در شرایط گوشتی مصرف آبجو یا شراب را در مرحله دوم رژیم غذایی خود گزارش کردند. مصرف مشروبات الکلی گزارش نشده است.


پدهای پنبه ای، یک تی شرت، گچ، 2 کیسه پلاستیکی زیپ دار برای نگهداری پدها از زیر بغل چپ و راست، و یک برگه دستورالعمل برای هر اهداکننده بو 2 روز قبل از جلسه ارزیابی (روز 15) ارائه شد. در عصر روز سیزدهم، از اهداکنندگان بو خواسته شد بدون استفاده از صابون بدون عطر دوش بگیرند. اهداکنندگان بو سپس پدهای پنبه ای را در صبح (7:00 صبح) روز 14 اعمال کردند و آنها را در مجموع به مدت 24 ساعت پوشیدند.


پدهای پنبه ای به عنوان محرک عمل کردند، روشی که در چندین مطالعه قبلی مورد استفاده قرار گرفت .پدها 100% پنبه، بیضوی شکل، تقریباً 9 × 7 سانتی متر در طولانی ترین محور خود بودند. در صبح، اهداکنندگان بو، پدهای پنبه‌ای خود را با استفاده از نوار جراحی 3 M Micropore به هر دو زیر بغل ثابت کردند و به مدت 24 ساعت از آن استفاده کردند. برای جلوگیری از آلودگی بو از لباس های اهداکنندگان بو یا بوی پس زمینه، از اهداکنندگان خواسته شد که تی شرت های سفید 100% پنبه ای جدید (که قبلا بدون پودر لباسشویی شسته شده بودند) به عنوان اولین لایه لباس بپوشند. صبح روز بعد، پدها را داخل کیسه های پلاستیکی زیپ دار گذاشتند و به آزمایش کنندگان تحویل دادند. از آنجایی که از هر اهدا کننده نمونه هایی از هر دو زیر بغل دریافت کردیم، به طور تصادفی یکی از آنها را برای جلسه آزمایش انتخاب کردیم. برای جلوگیری از اثرات احتمالی یخچال بر روی محرک ها، درجه بندی بویایی نمونه ها در عرض یک ساعت پس از جمع آوری شروع شد.



روش ارزیابی بو:


رتبه بندی در یک اتاق ساکت و دارای تهویه انجام شد. دما در جلسه اول 20.5-21.5 درجه سانتی گراد (رطوبت 44-48٪) و 20.5-21.5 درجه سانتی گراد (رطوبت 35-37٪) در جلسه دوم بود. از ارزیاب‌ها خواسته شد تا برای هر دو جلسه تقریباً در یک زمان در جلسه شرکت کنند تا از تغییرات زمانی احتمالی بوهای نامی و/یا نوسانات روزانه در توانایی‌های بویایی جلوگیری شود. محرک ها (پدها) در شیشه های مات 250 میلی لیتری که با یک کد 2 عددی برای جلسه اول و با یک کد 2 حرفی برای جلسه دوم برچسب گذاری شده بودند قرار داده شدند. محرک ها در 2 ست تقسیم شدند. هر آزمودنی به هر دو مجموعه امتیاز داد (یعنی 17 محرک). ترتیب مجموعه ها و ترتیب محرک ها در یک مجموعه در جلسه اول تصادفی شد. در جلسه دوم ترتیب ست ها مانند جلسه اول برای هر موضوع بود. با این حال، ترتیب محرک ها در یک مجموعه دوباره تصادفی شد. این طرح تضمین می‌کند که هر محرک توسط همه ارزیاب‌ها در هر دو شرایط و به ترتیب متعادل ارزیابی می‌شود. محرک‌ها در مقیاس 7 درجه‌ای برای 1) شدت، 2) دلپذیری، 3) جذابیت جنسی و 4) مردانگی رتبه‌بندی شدند. هر دو انتهای هر مقیاس با توصیف های شفاهی (به عنوان مثال، بسیار ناخوشایند و بسیار خوشایند) لنگر انداخته بودند. رتبه‌بندی‌ها بلافاصله پس از استشمام هر محرک نوشته می‌شد، اما زمان صرف شده برای استشمام محدود نمی‌شد. ارزیابی‌کننده‌ها یک استراحت تقریباً 10 دقیقه‌ای بین 2 ست داشتند تا از عادت کردن احتمالی بو جلوگیری کنند. قهوه، چای، آب معدنی، و یک میان وعده کوچک (به عنوان مثال، کلوچه) به ارزیاب ها ارائه شد و همچنین از آنها خواسته شد که یک پرسشنامه اضافی را در طول استراحت تکمیل کنند.


تخلیل آماری:


از آنجایی که طرح ما درون موضوع بود، از تحلیل واریانس اندازه‌گیری مکرر (ANOVA) استفاده شد. داده‌ها به دو روش مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند: 1) با استفاده از میانگین رتبه‌بندی اهداکنندگان بو و 2) با استفاده از میانگین رتبه‌بندی آزمودنی‌ها (اریابان) به عنوان واحد تجزیه و تحلیل. هر یک از رویکردها مزایا و معایب خاص خود را دارند. بسته آماری STATISTICA 7.0 برای تمامی تست ها استفاده شد. برای آزمایش تأثیر احتمالی آزمایش مکرر، ما ANOVA اندازه گیری های مکرر را برای هر یک از متغیرهای وابسته (به عنوان مثال، خوشایند) با استفاده از اهداکنندگان بو به عنوان واحد تجزیه و تحلیل انجام دادیم. همین روش با افراد به عنوان واحد تجزیه و تحلیل انجام شد. ما تفاوتی بین جلسه اول و دوم در هیچ یک از رتبه بندی بو پیدا نکردیم (همه P> 0.4). همچنین هیچ تفاوتی بین جلسات در استرس خود ارزیابی، خستگی و خلق و خوی اهداکنندگان بو وجود نداشت (همه P > 0.1).



نتایج:


ابتدا از اهداکنندگان بو به عنوان واحد تجزیه و تحلیل استفاده کردیم. میانگین امتیازات برای هر اهداکننده بو در شرایط تجربی (گوشت) و شاهد (غیر گوشت) محاسبه شد. این میانگین ها به عنوان اندازه گیری های مکرر وارد ANOVA شدند. بوهای افراد در شرایط غیر گوشتی به عنوان خوشبوتر، جذاب تر و با شدت کمتر رتبه بندی شدند. با این حال، هیچ یک از آزمون ها به سطح رسمی از اهمیت آماری نرسیدند.

نوع اول تجزیه و تحلیل نسبتاً خام است زیرا فقط از ابزارهای کلی هر اهداکننده استفاده می کند و تفاوت در رتبه بندی های فردی در شرایط تجربی را در نظر نمی گیرد. بنابراین، برای تجزیه و تحلیل های بعدی، از ارزیاب های فردی به عنوان واحدهای تحلیل استفاده کردیم ( شکل 1 ). این رویکرد به دلیل این واقعیت امکان پذیر بود که همه ارزیاب ها تمام نمونه ها را در هر دو شرایط در یک طرح متعادل ارزیابی کردند. نمونه‌ها در شرایط "بدون گوشت" خوشایندتر ( F 1,29 = 7.0؛ P = 0.01)، جذاب‌تر ( F 1،29 = 7.7؛ P <0.01) و شدت کمتر ( F 1،29 = 7.0؛ P = 0.01) ( شکل 2 ).

میانگین تفاوت بین شرایط رژیم غذایی غیر گوشتی و گوشتی در رتبه بندی خوشبویی، جذابیت و شدت بوی بدن برای هر آزمودنی (ارائه دهنده). مقادیر بالای صفر نشان دهنده رتبه های بالاتر در شرایط غیر گوشتی است.



میانگین رتبه‌بندی‌ها (± SE) خوشایند، جذابیت و شدت بوی زیر بغل وقتی اهداکنندگان بوی بدن در رژیم غذایی گوشت (میله‌های سفید) و زمانی که از رژیم غذایی غیر گوشتی (میله‌های خاکستری) استفاده می‌کردند. تفاوت ها در P = 0.01 معنی دار است (اندازه گیری های مکرر ANOVA).



تفاوتی در رتبه بندی مردانگی یافت نشد. ما بیشتر تأثیر بالقوه شرایط فیزیولوژیکی (مرحله چرخه قاعدگی) یا شرایط اجتماعی (وضعیت زوج/تفرد ارزیاب ها) را با گنجاندن آنها به عنوان متغیرهای مستقل در تجزیه و تحلیل تحلیل کردیم. هر دو مرحله چرخه قاعدگی و وضعیت شراکت به عنوان متغیرهای دو جمله ای وارد شدند. هیچ اثری از مرحله چرخه قاعدگی یا وضعیت شراکت بر روی هیچ یک از متغیرهای وابسته (به عنوان مثال، جذابیت) و هیچ تعاملی با شرایط رژیم غذایی مشاهده نشد.

روابط بین متغیرهای رتبه‌بندی شده با استفاده از تحلیل همبستگی ساده با استفاده از مقدار میانگین موضوع به عنوان یک واحد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ما همبستگی های بسیار معنی داری بین همه متغیرهای رتبه بندی شده به جز یک جلسه در یک جلسه پیدا کردیم. تنها رابطه غیرمعنی دار بین جذابیت و مردانگی در جلسه دوم بود. با این حال، هیچ یک از همبستگی ها بین 2 جلسه معنی دار نبود. تمام ضرایب همبستگی در جدول 1 نشان داده شده است .




در کل بعد از گذشت 17 سال هنوز آزمایش مشابه‌ای با طیف آماری وسیع تری صورت نگرفته است

این آزمایش از آن آزمایش هایی است که باید با فونت بزرگ نوشته شود حتما در منزل انجام دهید، لطفا!




منبع مطالعه :

https://academic.oup.com/chemse/article/31/8/747/364338